کارهای من وتو
از صبح که بیدار میشی نمک پخش و پلا میکنی تاشب از چی بگم میترسم از قلم بیفته صبحانه عین آدم بزرگاها دیگه نون پنیر و کره مربا میدم بهت گاهی اوقات میل نداری اذیت میکنی منم نگران ازینکه ضعف میکنی کلی سر سفر بهم میزنی خراب کاری میکنی اول ها دوست نداشتم دیگه وسواس گذاشتم کنار وفقط تو رونگاه میکنم بهت لبخند میزم و لذت میبرم از هدیه ای که خدا بهم داده پانیسا جون دخترکم وقتی دستم رو می گیری باخودت می بری تو دنیای کودکیت دیگه هیچی نمی فهمم این دنیا رو باتمام خوبی ها بدی هاش جا میزارم برای آدم بزرگا چه حیف که بزرگ شدم کاش بچه بودم میان وعده با کلی ناز می خوری آب با لذت و کمال میل می خوری تا نزدیک آب سرد کن میریم یا صدای شیر آب میاد باصدای بلند م...
نویسنده :
SEDIMAMAN
2:31